در اواخر عمر نادر شاه رفتار ان بسیار تند خو و خشن بود به همین دلیل توسط فرماندهان سپاهش کشته شد . بعد میان فرماندهان جنگ در افتاد.و فرمانده ای که پیروز شد کریم خان زند بود.این فرد قبل از اینکه فرمانده شود یک راهزن بود ولی بعد ها فهمید راهزنی کار درستی نیست.سه نفر بودند که قرار گذاشتند کشور را با هم اداره کنند: علی مردان خان,ابوالفتح خان و کریم خان زند بودند البته علی مردان خان و ابوالفتح خان به قولشان وفا نکردند.بنا براین کریم خان که مردی زرنگ و باهوش بود هردو را شکست داد بعد هم محمد حسن خان قاجار و ازاد خان افغان را سرکوب کرد و حاکم کل ایران شد کار های مشهور کریم خان:او خود را شاه نمی دانست برای همین هم لقب خود را گذاشت وکیل الرعایا به معنی نماینده مردم.او لباس گران قیمت شاهان را نمی پوشید.او جنگاوری قوی بود ولی اهل جنگ نبود.بنا های مشهور زندیه:مسجد وکیل:مسجد باشکوهی بود که در حیاط ان حوض بسیار بزرگی بود.حمام وکیل:حمام عمومی بود که شیرازی ها برای شست و شو خود از ان استفاده می کردند.بازاروکیل:بازار بسیار بزرگی در شیراز بود که مردم در ان خرید می کردند.ارگ کریم خانی:کاخ کریم خان بود و دور تا دور ان دیوار های بلند تشکیل می داد که سربازان در ان جا نگهبانی می کردند.وکیل الرعایاو انگلیسی ها:یک بار انگلیسی ها یک ظرف چینی اورده بودند تا کریم خان ان را بخرد.کریم خان ظرف را به زمین زد و ظرف شکست .بعد دستور داد ظرف ایرانی را بیاورند.وقتی کریم خان ظرف ایرانی را به زمین زد ظرف نشکست وگفت:ما هیچ نیازی به ظرف شما نداریم چون مقاومتش کم است و هم معلوم نیست چینی است یا انگلیسی!!!!
خشم و نفرت را از خود دور کنیدو اجازه ندهید اندیشه هایتان به خشونت و ستم گرایش پیدا کند.
ما اندیشه و گفتار و کردار خود و جانوران و مردمان خود را به خرد فزایندهخدایی می سپاریم
راستی باید برای نفس راستی باشد نه تظاهر و ریا
سر انجام پیروزی با نیکی است.
به منش پاک و مهر دلبسته شوید
خوشی فراوان از ان کسی است که همیشه به منش پاک اراسته باشد
اعراب به ما آموختند آنچه را که می خوریم غذا بنامیم وحال آنکه در زبان عربی به پس آب شتر گفته میشود.
اعراب به ما آموختندبرای شمارش جمعیت مان کلمه نفر را استفاده کنیم وحال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه می شمارندو خود را با کلمه تن می شمارند؟!!! شما پنج تن آل عبا و هفتادودوتن صحرای کربلا را به خوبی می شناسید.
؟ک!!!اعراب به ما آموختندکه صدای سگ را پارس بگوییم وحال آنکه این کلمه نام کشور عزیزمان است
اعراب به ما آموختند که شاهنامه آخرش خوش است وحال آنکه فردوسی در انتهای شاهنامه از شکست ایرانیان سخن میگوید.
آیا بیشتر از این میشود به یک ملت اهانت کرد؟آیا در کتاب سفینه البهار نمی خوانیم بالاترین ایرانی از پست ترین عرب پست تر است
بیایید به جای غذا بگوییم خوراک
به جای نفر بگوییم تعداد
به جای پارس سگ بگوییم واق زدن سگ
به جای شاهنامه آخرش خوش است بگوییم جوجه را آخر پاییز میشمارند.